دیکشنری
داستان آبیدیک
not for an instant
nɑt fɔɹ ɑn ɪnstənt
فارسی
1
عمومی
::
هرگز، هیچگاه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NOT DO THAT
NOT DONE
NOT DRY BEHIND THE EARS
NOT ENOUGH ALLIANCE POINTS
NOT ENOUGH CONQUEST COINS
NOT ENOUGH DONATION POINTS
NOT ENOUGH PACKAGES LEFT
NOT ENOUGH QUEUE TO REGISTER
NOT ENOUGH ROOM TO SWING A CAT
NOT EXCHANGE MORE THAN WORDS WITH
NOT FEEL LIKE
NOT FEEL ONESELF
NOT FEELING
NOT FOR A MOMENT
NOT FOR ALL THE TEA IN CHINA
NOT FOR AN INSTANT
NOT FOR HIRE
NOT FOR LOVE NOR MONEY
NOT FOR LOVE OR MONEY
NOT FOR MY MONEY
NOT FOR PROFIT
NOT FOR PROFIT ORGANIZATIONS
NOT FOR PUBLICATION
NOT FOR THE WORLD
NOT FORBIDDEN, BUT HIDDEN
NOT FUNCTIONING
NOT GET HOPES UP
NOT GIVE A DAMN
NOT GIVE A HANG ABOUT
NOT GIVE A TINKER'S DAMN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید